خوانا، مُبهم

به هیچ نامه نگُنجی؛ «تو» را کجا بنویسم؟

خوانا، مُبهم

به هیچ نامه نگُنجی؛ «تو» را کجا بنویسم؟

خوانا، مُبهم

«چگونه می‌توانم حقِّ همه‌ی این موضوع را ادا کنم؟ همّتِ خود را به توضیحِ مختصری درباره‌ی بخشِ کوچکی از اصولِ بنیادینی که این روش بر آن‌ها مبتنی است، به سبکی ناقص، سبکی در میانه‌ی اشاراتی مُبهم و با بیانی خوانا، مقصور داشته‌ام.»

.فتوحاتِ مکّیّه‌ی ابن‌عربی.

آخرین مطالب

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شعر» ثبت شده است

شده نزدیکتر از قبل شهادت به علی

اقتدا کرده به همراه جماعت به علی 


با سرِ تیغ جداکردنشان دشوار است

بس که چسبیده در این لحظه عبادت به علی 


فرقِ شمشیرِ عرب با همه در یکچیز است

به عقب خم شده از شرمِ اصابت به علی 


لااقل قاتلِ او بر سر پیمانش ماند

لااقل داشت از این حیث شباهت به علی 


درد اینجاست که در دستِ دگر خنجر داشت

هرکه آمد بدهد دستِ رفاقت به علی 


رنگِ رو زرد، عبا سرخ، نپوشد شاهای

مثل این جامه که پوشاند سیاست به علی 


روزگاری همه از تیغ دو دم میگفتند

افتخارش به عرب ماند، جراحت به علی


کاسهی شیری و دستانِ یتیمی لرزان

این خبر را برسانید سلامت به علی



محمدحسین ملکیان



پینوشت: خوشمان آمد از نبوغ و شعور این شاعر. بقیهی اشعارش را اینجا بخوانید.

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۶ خرداد ۹۷ ، ۰۱:۵۹
صاد مصطفی

   یکی از میراثهایی که بهگونهای استثنایی درست و کامل و بیعیب از گذشتههای بسیار دور وارد دوران حال شده و بنابراین میتواند به عنوان یک «سنگ محک» عالی به کار رود، زبان عربی است. این زبان سرنوشت عجیبی داشته است. اولین باری که اعراب بر روی صحنهی تاریخ ظاهر میشوند، به صورت قومای شاعر است؛ اشعارشان طیفی وسیع و متنوّع از بحور و اوزان عَروضی دارد و تفریباً تنها سخن غیر منظوم ایشان، مکالمات روزمرهشان است. آنان خطّی نسبتاً ابتدایی داشتند که فقط عدّهی بسیار کمی میتوانستند از آن استفاده کنند و در هر حال ترجیح میدادهاند که اشعارشان را دهان به دهان توسط کلام زندگان به نسلهای پسین منتقل کنند؛ و به احتمال زیاد، تا زمان ظهور اسلام، آنان بیسوادترین اقوام سامی بودند. بدون شک این امر، دست کم تا حدّی، روشن میسازد که چرا زبان آنان چنان فوقالعاده دستنخورده باقی مانده بود. اگرچه شواهد زبانشناسی حاکی از آناند که خود این زبان شاخهای از زبانای حتی کهنتر و بنابراین مفصلتر و پر طنینتر بوده است، اما حتی ۶۰۰ سال پس از میلاد مسیح، صورت زبان عربی از زبان عبریای که موسی (ع) در حدود دو هزار سال پیشتر از آن زمان تکلّم میکرده است، به زبان «سام» نزدیکتر بود. آنچه سوادآموزی را بر تازیان قرن هفتم میلادی تحمیل کرد، اسلام -یا به عبارت دقیقتر، نیاز به ثبت و ضبط فوقالعاده دقیق یکایک حروف و کلمات قرآن- بود؛ اما قرآن نیز زبان کهن خود را به عنوان الگوی کامل برجا نهاد، و از آنجا که مسلمانان میبایست آن را تا حدّ ممکن حفظ و قرایت میکردند، حضور مستمرّ عربیِ قرآنی بر زبان مردمان باعث شد تأثیر مخرّب سوادآموزی جبران شود. بدین ترتیب به سرعت یک رشتهی علمی معیّن برای ضبط و حفظ تلفّظ دقیق آن پدید آمد؛ همچنین، قرنها تلاش مداوم مسلمانان برای الگوبرداری و تبعیت از سنّت پیامبرشان در سخن گفتن، از انحطاط زبان جلوگیری کرد. در نتیجه، زبان او همچنان تا به امروز زنده است

   سانسکریت هم داستانی شبیه زبان عربی دارد؛ با بُرد شگفتانگیز و تنوع آواهای حروف ساکنش، جز اینکه نتیجه بگیریم در واقع اعضا و اندام گفتاری و شنیداری بشر در گذشتههای دور به مراتب بهتر و ظریفتر از امروز بودهاند چارهای برایمان نمیماند.



باورهای کُهن و خرافههای مُدرن/ نویسنده: مارتین لینگز/مترجم: سعید تهرانینسب

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۰ ارديبهشت ۹۷ ، ۱۸:۵۹
صاد مصطفی