فصوصُ الحِکَم
بدونِ شک، کتابی که از محیالدین که از همه بیشتر خوانده شده میشود، «فصوص الحِکَم» او است که در واقع وصیتنامهی روحانیِ او به شمار میرود و از بیست و یک فصلِ آن، هریک به یکی از عقایدِ باطنی اسلام اختصاص دارد. این کتاب در ۶۲۷ هجری قمری تألیف شده و به گفتهی خودِ ابن عربی، تألیفِ آن نتیجهی رؤیتی از پیغمبر(ص) بوده است که کتابی در دست داشته و به شیخ فرمان داده است که آن را «بگیرد» و به جهانیان برساند تا همهگان از آن بهرهمند شوند. خودِ عنوانِ کتاب، که به معنی «نگینهای حکمت» است، رمزی از محتویاتِ آن است و هر نگینی، محتوی گوهری گرانبهاست که رمزِ یکی از جلوههای حکمتِ الهیِ آشکار شدهی بر یکی از پیغمبران است. در واقع هر نگین کنایه است از طبیعتِ بشری و معنوی یک پیغمبر که محملِ جلوهی خاصِ حکمتِ الهی آشکار شدهی بر آن پیغمبر میباشد.
طبیعتِ بشری و فردی هر پیغمبر به نوبهی خود مندرج در «کلمه» است که حقیقتِ اساسی او و تعیّنِ کلمهی اعلی یا «کلمهی اصلی حضرتِ حق» است. به همین جهت است که فصولِ آن کتاب به نامهای «نگینِ حکمت در کلمهی آدم»، «نگینِ حکمت در کلمهی شیث» و غیره نامیده شده و با فصلِ «نگینِ حکمت در کلمهی محمّد[ص]» خاتمه پذیرفته است. با آنکه از لحاظِ بشری چنان مینماید که جنبههای انسانی و شخصی پیغمبران حاوی جنبههای اساسی و کلّی آنان باشد، همانگونه که نگینِ انگشتری گوهرِ گرانبها را حاوی است، ولی در واقع مسأله صورتِ عکس دارد: واقعیتِ باطنی و جنبهی مافوقِ فردی پیغمبر است که حاوی نگینِ تعیینکنندهی آن است. وحیِ الهی به «صِبغَه»ی پذیرندهی وحی در میآید، گو اینکه از لحاظِ کلّی، خودِ این پذیرنده امکانی الهی است که از عالَمِ اعلی تعیین شده و مندرج در مثالِ آسمانی خود میباشد.
سه حکیمِ مسلمان / نوشته: سیّد حسین نصر / ترجمه: احمد آرام