خوانا، مُبهم

به هیچ نامه نگُنجی؛ «تو» را کجا بنویسم؟

خوانا، مُبهم

به هیچ نامه نگُنجی؛ «تو» را کجا بنویسم؟

خوانا، مُبهم

«چگونه می‌توانم حقِّ همه‌ی این موضوع را ادا کنم؟ همّتِ خود را به توضیحِ مختصری درباره‌ی بخشِ کوچکی از اصولِ بنیادینی که این روش بر آن‌ها مبتنی است، به سبکی ناقص، سبکی در میانه‌ی اشاراتی مُبهم و با بیانی خوانا، مقصور داشته‌ام.»

.فتوحاتِ مکّیّه‌ی ابن‌عربی.

آخرین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «وجود» ثبت شده است

۱) قُل هُوَ اللهُ أحَد. أللهُ الصّمَد. لَم یَلِد ولَم یُولَد. ولَم یَکُن لَهُ کُفُواً أحَد.


۲) که یکی هست و هیچ نیست جز او، وَحدَهُ! لا إلهَ إلّا هُو!


۳) «یک‌»ای بود، «یکی» نبود، غیر از خدا هیچکس نبود.


۴) جنابِ حسنزاده آملی در این باب میفرماد: «از این اصل به توحید حقیقى واجب الوجود آگاه مىشوى که «حقّ (سبحانه) یکى هست و یکى نیست»، و به تعبیر رائج که در السنه سائر و دائر است «یکى بود و یکى نبود»، و به بیان استادم حضرت آیة الله حاج میرزا احمد آشتیانى (رضوان الله علیه): «یعنى یکى بود که حق (تعالى) واحد به وحدت صمدى است، و یکى نبود یعنى واحد به وحدت عددى نیست» فَافهِم.» (هزار و یک کلمه، ج۵، ص: ۳۲۸)


۵) عشق تو در درون‌م و مِهرِ تو در دل‌م! با شیر اندرون شد و با جان به‌در شود...


۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۱ خرداد ۹۷ ، ۱۵:۴۸
صاد مصطفی